نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
یکی از اصلیترین ویژگیهای ادبیات معاصر پیوند محکم با جامعه و بازتاب دغدغههای مشترک انسانی در بستر آثار ادبی است. از میان انواع ادبی، رمان بیش از سایر ژانرها قابلیت و ظرفیت انعکاس این مضامین را دارد. با توجه به شباهتهای بسیار در روایت رمان عادت میکنیم زویا پیرزاد با جهتگیری فمینیستی نویسنده و نه فرشته نه قدیس ایوان کلیما، نویسندۀ چک، این دو اثر در این مقاله از منظر جامعهشناسی فمینیستی مورد بررسی تطبیقی قرار گرفتهاند. چالشهای فکری شخصیتهای رمان و موضعگیری آنان در قبال وجود یا نبود تعارض در نقش مادری و معشوقی زنان مسئلۀ اصلی این پژوهش است. تحلیلها نشان میدهد از منظر جامعهشناسی فمینیستی، تصویر ارائهشده از زنان در این رمانها بیانگر اندیشة آرمانی نویسندگان و در تقابل با حقایق جامعهای است که در آن زندگی میکنند.
کلیدواژهها