نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
در جوامع مختلف، همواره تفکر و نگرش نویسندگان تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن جامعه بوده است. علاوه بر شرایط تاریخی، سیاسی و اجتماعی جامعه، شخصیت و زندگی خود نویسندگان نیز در خلق آثارشان تاثیرگذار بوده و به نوعی در تاروپود آن تجلی یافته است. نویسندگان ایرانی هم از این قاعده مستثنی نبودهاند و با این رویکرد خالق آثار تأثیرگذار شاخصی شدهاند. این مقاله، براساس رویکرد نوتاریخگرایی و مبتنی بر نظریههای فوکو و گرینبلت، میکوشد ابتدا تأثیر روش زندگی و شخصیت نویسندگان ادبیات معاصر ایران را بر خلق آثارشان جستوجو کند و سپس تأثیرپذیری آنان را از زوایای پنهان و آشکار روابط و مناسبات اجتماعی، سیاسی و اعتقادی جامعه طی سالهای 1300 تا 1380 بررسی کند. چرایی انتخاب نویسندگان و آثارشان در پیوند با رویدادهای اجتماعی از پرسشهای اصلی است که سعی خواهد شد به آن پاسخ داده شود.
دادهها نشان میدهد آفرینش هر رمان یا داستان کوتاه در شبکة پیچیدهای از عناصر مختلف قرار دارد و رمان فقط محصول نویسنده و نبوغ و خلاقیت او نیست. نویسنده متأثر از گفتمانهای خاصی در اجتماع است و کیفیت زبان و مضامین انتخابی او، علاوه بر آنکه برآمده از عوامل متعدد وشبکة پیچیدهای از نگرشها و انگیزههای او و نیز شرایط سیاسی، اجتماعی فرهنگی جامعه است، پاسخی نیز به نیازهای جامعه است.
کلیدواژهها