نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
این مقاله بررسی تطبیقی حکایت شیخ صنعان از منطقالطیر عطار و ترجمۀ رمان فرشتۀ آبی (با نام اصلی دوگانۀ استاد گند) هاینریش مان است. شباهتهای زیادی در درونمایههای این دو اثر ادبی وجود دارد. پرسش این است که چرا قهرمانهای دو داستان، با وجود مضمون مشترک «افول تراژیک»، سرانجام متفاوتی دارند. چارچوب نقد ادبی الگوی نقد تاریخمدار نو است که در آن، وضعیت حاکم بر آفرینش متن اهمیت دارد. برای تبیین شباهتها و تفاوتهای دو داستان از مبانی فلسفۀ زبان ارنست کاسیرر استفاده شده است که بر اهمیت نامگذاری تأکید دارد. از آنجا که در این فلسفۀ زبان تفکر استعاری اهمیت ویژهای دارد و کاسیرر معتقد است که با شروع فرایند نامگذاری تفکر استعاری حول نام شکل میگیرد، ابیات و جملات حاوی استعارههای مفهومی در دو اثر استخراج شدهاند تا قرابت نامها و استعارههای مفهومی صاحبان این نامها روشن شود. تحلیلها نشان میدهند که استعارۀ مفهومی حیات معنوی (ایمان) / زندگی/ عشق، راه و سفر است بیشترین بسامد را در کل پیکرۀ حکایت شیخ صنعان داشته است. همچنین، استعارۀ زندگی مچگیری/ لو دادن/ گیر انداختن/ انتقام/ کینهتوزی است بیشترین بسامد را در کل پیکرۀ رمان مورد نظر داشته است. خالقان این آثار از ابتدا عامدانه در پی طرحریزی چنین شخصیتهایی بودهاند و با انتخاب درست نامهای «شیخ» و «استاد گند» به خلق مضمون مورد نظر خود دست یافتهاند.
کلیدواژهها