نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
گاه با خوانش آثار برخی شاعران نخستین چیزی که به چشم میآید کلماتی است که قبلاً آنها را نشنیدهایم. این نوواژهها یا نتیجة نادیده گرفتن آگاهانة کلمات موجود در فرهنگهای لغت است یا گریزی خلاقانه از روشهای معمول واژهسازی. در مقالة حاضر، ضمن پرداختن به شیوهها و مفاهیم موجود در حوزة نوواژهسازی، با ارائة خلاصهای از پیشینة نوواژهها در ادبیات ایران و روسیه، روی نوواژههای آثار دو تن از شاعران این دو کشور، رضا براهنی و ولادیمیر مایاکوفسکی تمرکز خواهیم داشت. طی این بررسی، ابتدا شباهتها و تفاوتهای موجود در شیوههای نوواژهسازی این دو شاعر را نشان خواهیم داد و در ادامه خواهیم گفت این تفاوتها از ساختارهای متفاوت زبانهای روسی و فارسی برآمده است. پس از ارائة روشهای مختلف نوواژهسازی براهنی و مایاکوفسکی، به این موضوع میپردازیم که چه مواردی موجب شده است تا این دو شاعر تا این حد به ساخت نوواژه در شعرشان علاقه نشان دهند و این دلایل را در دو سطح خودآگاه (نگاه انقلابی و ساختارشکن به مقولة شعر و زبان) و ناخودآگاه (تأثیر زبان مادری غیر از زبان شعری) بررسی خواهیم کرد.
کلیدواژهها